اعتراض به رد اعسار

مواجهه با رد دادخواست اعسار، می تواند چالش برانگیز و مایوس کننده باشد، اما این پایان راه نیست و امکان اعتراض قانونی به این رای وجود دارد.

در این مسیر پیچیده حقوقی، آگاهی از گام های صحیح و زمان بندی مناسب برای احقاق حق، اهمیت ویژه ای پیدا می کند. برای فردی که در شرایط دشوار مالی قرار گرفته و امید به حمایت قانونی دارد، درک دقیق دلایل رد اعسار و سپس پیگیری مجدانه برای تجدیدنظر، می تواند مسیر زندگی او را تغییر دهد. این مقاله به عنوان یک راهنمای جامع و عملی، تمام جنبه های اعتراض به رد اعسار را از تحلیل رای دادگاه بدوی تا تنظیم لایحه و پیگیری های نهایی، تشریح می کند. هدف این است که خواننده با دانش و بینشی عمیق، بتواند این سفر حقوقی را با اطمینان بیشتری طی کند و شانس موفقیت خود را در اثبات ناتوانی مالی افزایش دهد.

درک مفهوم اعسار و دلایل رد آن

قبل از آنکه به راه های اعتراض بپردازیم، لازم است درک روشنی از مفهوم اعسار و دلایلی که ممکن است منجر به رد آن شود، داشته باشیم. این درک پایه و اساس یک اعتراض موفقیت آمیز است.

اعسار چیست؟ تعریفی جامع از ناتوانی مالی

اعسار در زبان حقوقی به معنای ناتوانی یک فرد در پرداخت دیون (بدهی ها) یا هزینه های دادرسی خود است. این ناتوانی می تواند ناشی از عدم دارایی کافی یا عدم دسترسی به اموال موجود باشد. قانونگذار با هدف حمایت از افرادی که به دلیل مشکلات مالی قادر به ایفای تعهدات خود نیستند، نهاد اعسار را پیش بینی کرده است تا هیچ کس از حقوق قانونی خود محروم نماند. اعسار به دو دسته اصلی تقسیم می شود:

• اعسار از پرداخت هزینه دادرسی: این نوع اعسار زمانی مطرح می شود که فرد توانایی پرداخت هزینه های مربوط به طرح دعوا در دادگاه (مانند ابطال تمبر و سایر هزینه های قانونی) را نداشته باشد. پذیرش این نوع اعسار به فرد اجازه می دهد تا بدون پرداخت اولیه هزینه ها، دعوای خود را دنبال کند.
• اعسار از پرداخت محکوم به: این حالت زمانی پیش می آید که فرد به موجب یک رای قطعی دادگاه، محکوم به پرداخت مبلغی (مانند مهریه، دیه، خسارت و…) شده باشد اما توانایی پرداخت یکجای آن را نداشته باشد. در این صورت، با اثبات اعسار، دادگاه می تواند حکم به تقسیط محکوم به صادر کند. ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی به صراحت بیان می دارد که «معسر کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به اموال خود قادر به تادیه دیون خود نباشد.»

تفاوت اساسی این دو نوع اعسار در زمان و موضوع آن است. اعسار از هزینه دادرسی قبل از شروع یا در جریان دادرسی اصلی مطرح می شود و مربوط به هزینه های روند قضایی است، در حالی که اعسار از محکوم به پس از صدور حکم قطعی و در مرحله اجرای حکم مطرح شده و مربوط به اصل دین است.

چرا دادخواست اعسار رد می شود؟ دلایل رایج و کلیدی

دلایل متعددی می تواند منجر به رد دادخواست اعسار توسط دادگاه شود. شناخت این دلایل برای فردی که قصد اعتراض دارد، حیاتی است تا بتواند در مرحله تجدیدنظر، نقاط ضعف پرونده خود را برطرف کرده و دلایل قانع کننده تری ارائه دهد. برخی از رایج ترین این دلایل عبارت اند از:

1. عدم تکمیل صحیح مدارک: یکی از شایع ترین دلایل، نقص یا عدم تکمیل صحیح مدارک لازم است. این مدارک شامل استشهادیه اعسار و فرم صورت اموال می شود. به عنوان مثال، اگر استشهادیه فاقد امضای کافی شهود باشد یا اطلاعات صورت اموال دقیق و کامل نباشد، دادگاه ممکن است دادخواست را رد کند.
2. احراز تمکن مالی توسط دادگاه: گاهی اوقات، با وجود ادعای اعسار، دادگاه از طریق بررسی استعلامات (بانکی، ثبتی، راهنمایی و رانندگی و…) و سایر شواهد، به این نتیجه می رسد که فرد دارای تمکن مالی کافی برای پرداخت دین یا هزینه دادرسی است. حتی اگر فرد مستقیماً دارایی نداشته باشد، اما دارای درآمد منظم و قابل توجهی باشد که امکان پرداخت اقساطی را فراهم کند، ممکن است اعسار او رد شود.
3. اشتباه در تلقی شخص به عنوان تاجر یا شخص حقوقی: ماده 15 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی به صراحت بیان می کند که «دادخواست اعسار از تجار و اشخاص حقوقی پذیرفته نمی شود و در صورتی که این اشخاص مدعی اعسار باشند می بایست تقاضای ورشکستگی نمایند.» گاهی اوقات دادگاه به اشتباه، فردی را که شغل خاصی دارد (مانند مدیرعامل یک شرکت خدماتی) تاجر تلقی کرده و بر این اساس دادخواست اعسار او را رد می کند. این یکی از مهم ترین مواردی است که می تواند موضوع اعتراض قرار گیرد. توضیح تفاوت بین مدیرعامل شرکت های خدماتی (که ممکن است فعالیت تجاری نداشته باشند) و یک تاجر حقیقی، در این مرحله بسیار حیاتی است. تاجر کسی است که شغل معمول خود را معاملات تجارتی قرار دهد، نه صرفاً مدیریت یک شرکت.
4. نقص در شهادت شهود یا عدم مطابقت با شرایط قانونی: شهادت شهود یکی از ارکان اصلی اثبات اعسار است. اگر شهود دارای شرایط قانونی نباشند (مثلاً رابطه خویشاوندی نزدیک با مدعی اعسار داشته باشند که باعث عدم بی طرفی شود) یا شهادت آن ها دارای ابهام و تناقض باشد، دادگاه می تواند به آن استناد نکند.
5. عدم ارائه مستندات کافی و قانع کننده: علاوه بر مدارک اولیه، فرد باید مستندات دیگری مانند مدارک بدهی، اجاره نامه، فیش حقوقی (در صورت وجود و ناچیز بودن)، گواهی عدم درآمد، و سایر اسنادی که وضعیت مالی نامساعد او را تایید می کند، ارائه دهد. اگر این مستندات کافی نباشد، دادگاه ممکن است قانع نشود.
6. عدم رعایت مهلت ها: در برخی موارد، عدم رعایت مهلت های قانونی برای طرح دادخواست اعسار یا ارائه مدارک، می تواند منجر به رد آن شود.

شناخت دقیق دلایل رد اعسار، نقشه راهی برای موفقیت در مرحله اعتراض فراهم می آورد. این تحلیل، به فرد کمک می کند تا تمرکز خود را بر نقاط ضعف پرونده بدوی قرار داده و با ادله قوی تر، رای دادگاه تجدیدنظر را به نفع خود تغییر دهد.

امکان طرح مجدد دعوای اعسار: فراتر از اعتبار امر مختومه

یکی از نکات مهم و حائز اهمیت در دعوای اعسار این است که برخلاف بسیاری از دعاوی حقوقی، دعوای اعسار مشمول اعتبار امر مختومه نمی شود. این بدان معناست که حتی اگر دادگاه یک بار دادخواست اعسار فردی را رد کرده باشد، او می تواند در صورت تغییر شرایط مالی یا ارائه دلایل و مستندات جدید، مجدداً دادخواست اعسار را مطرح کند.

اعتبار امر مختومه یا ایراد امر قضاوت شده به این اصل اشاره دارد که پس از صدور یک حکم قطعی در مورد یک موضوع خاص، همان موضوع با همان طرفین دعوا نمی تواند مجدداً در دادگاه دیگری مطرح شود. اما وضعیت مالی افراد یک امر پویا و متغیر است و ممکن است با گذشت زمان، شرایط مالی فردی که قبلاً متمول تشخیص داده شده بود، تغییر کرده و او معسر گردد. بنابراین، قانونگذار این انعطاف را در نظر گرفته تا فرد در هر زمان که شرایط لازم برای اعسار را پیدا می کند، بتواند از این حق استفاده کند. این ویژگی، امید را برای افرادی که یک بار با رد اعسار مواجه شده اند، زنده نگه می دارد و راه را برای پیگیری های مجدد باز می گذارد.

مسیرهای قانونی اعتراض به رد اعسار: انواع و مهلت های حیاتی

پس از آنکه با رای رد اعسار مواجه شدید، مهم است که بدانید چه راه های قانونی برای اعتراض پیش روی شماست و هر کدام از این راه ها چه مهلت هایی دارند. عدم رعایت مهلت های قانونی می تواند به قیمت از دست رفتن حق اعتراض تمام شود.

واخواهی: اولین گام در برابر احکام غیابی

واخواهی، اولین راه اعتراض به احکام صادره است، اما تنها در صورتی کاربرد دارد که حکم دادگاه به صورت غیابی صادر شده باشد. حکم غیابی، حکمی است که در غیاب خوانده (در اینجا، مدعی اعسار یا محکوم علیه) صادر می شود و خوانده در هیچ یک از جلسات دادگاه حضور نداشته و یا لایحه ای نفرستاده باشد و همچنین ابلاغیه دادگاه به او ابلاغ واقعی نشده باشد (یعنی به شخص خودش تسلیم نشده باشد).

• چه زمانی واخواهی مطرح می شود؟ اگر دادخواست اعسار شما در دادگاه بدوی رسیدگی شده و رایی مبنی بر رد اعسار در غیاب شما صادر شده باشد، می توانید ظرف مهلت قانونی واخواهی کنید.
• مهلت واخواهی: مهلت واخواهی برای افراد مقیم ایران 20 روز از تاریخ ابلاغ واقعی رای غیابی است و برای افراد مقیم خارج از کشور، این مهلت 2 ماه می باشد.
• مراحل و نحوه ثبت واخواهی: واخواهی نیز مانند سایر دادخواست ها، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت می شود. شما باید یک دادخواست واخواهی تنظیم کرده و در آن به دلایل عدم حضور خود در دادگاه بدوی و همچنین دلایل اعسار خود (با ارائه مستندات جدید) اشاره کنید.

تجدیدنظرخواهی: رویارویی با رای حضوری

تجدیدنظرخواهی، رایج ترین راه اعتراض به احکام دادگاه بدوی است و زمانی مطرح می شود که حکم دادگاه به صورت حضوری صادر شده باشد (یعنی شما یا وکیلتان در جلسات رسیدگی حضور داشته اید یا لایحه دفاعیه ارسال کرده اید). در پرونده های اعسار، عموماً احکام به صورت حضوری صادر می شوند، مگر در شرایط خاص.

• چه زمانی تجدیدنظرخواهی مطرح می شود؟ در صورتی که دادگاه بدوی پس از بررسی دادخواست اعسار شما و حضور طرفین، رای به رد اعسار (چه از هزینه دادرسی و چه از محکوم به) صادر کرده باشد، می توانید به این رای تجدیدنظرخواهی کنید.
• مهلت تجدیدنظرخواهی: مهلت تجدیدنظرخواهی برای افراد مقیم ایران 20 روز از تاریخ ابلاغ واقعی دادنامه است. برای افراد مقیم خارج از کشور، این مهلت 2 ماه می باشد. دقت در رعایت این مهلت ها بسیار مهم است، چرا که پس از انقضای مهلت، رای قطعیت یافته و دیگر امکان اعتراض از طریق تجدیدنظرخواهی وجود نخواهد داشت.
• مراحل و نحوه ثبت تجدیدنظرخواهی: برای ثبت تجدیدنظرخواهی، باید دادخواست مربوطه را تنظیم و از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه تجدیدنظر استان (یا شهرستان) ارسال کنید. در دادخواست تجدیدنظر، باید به تفصیل دلایل اعتراض خود به رای دادگاه بدوی را بیان کرده و مستندات جدید یا مجدداً بررسی شده را ضمیمه نمایید.

نقش مواد 504 و 506 قانون آیین دادرسی مدنی در دعوای اعسار

مواد 504 و 506 قانون آیین دادرسی مدنی نقش مهمی در زمینه اعسار از هزینه دادرسی دارند:

• ماده 504 ق.آ.د.م: این ماده بیان می دارد که «در مورد دعاوی اعسار از هزینه دادرسی که در دادگاه بدوی مطرح می شود، اگر دعوا در دادگاه بدوی مورد رسیدگی قرار گیرد و از ناحیه خواهان (مدعی اعسار) مدارک و ادله ای ارائه شود که دلالت بر اعسار وی داشته باشد، دادگاه با استماع شهادت شهود و در صورت لزوم انجام تحقیقات دیگر، در خصوص اعسار تصمیم گیری می کند.» این ماده چارچوبی برای رسیدگی به اعسار از هزینه دادرسی در مرحله بدوی فراهم می آورد.
• ماده 506 ق.آ.د.م: این ماده به نحوه رسیدگی در مرحله تجدیدنظر اشاره دارد و می گوید «هرگاه در مرحله تجدیدنظر، دادگاه تجدیدنظر حکم دادگاه بدوی را در خصوص اعسار نقض نماید، می تواند پرونده را برای رسیدگی مجدد به همان دادگاه بدوی ارجاع دهد یا خود مستقلاً رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر نماید.» این ماده نشان می دهد که دادگاه تجدیدنظر هم می تواند رأی را نقض کند و هم می تواند خودش به ماهیت دعوای اعسار رسیدگی کند.

شناخت دقیق این مواد به مدعی اعسار کمک می کند تا با آگاهی بیشتری نسبت به حقوق خود، اعتراضاتش را پیگیری کند.

راهنمای گام به گام تنظیم و ثبت لایحه اعتراض به رد اعسار

تنظیم یک لایحه اعتراض دقیق و مستدل، سنگ بنای موفقیت در مرحله تجدیدنظر است. این لایحه باید به گونه ای نوشته شود که دادگاه تجدیدنظر را متقاعد کند که رای دادگاه بدوی صحیح نبوده و نیاز به بازنگری دارد. در ادامه، مراحل گام به گام این فرآیند تشریح می شود.

رمزگشایی از رای دادگاه بدوی: تحلیل دقیق دلایل رد

اولین و شاید مهم ترین گام، تحلیل دقیق رای رد اعسار صادره از دادگاه بدوی است. باید رای را با دقت مطالعه کنید و به دنبال یافتن دلایل اصلی رد دادخواست اعسار باشید. این دلایل معمولاً در بخش استدلال دادگاه یا گردش کار دادنامه ذکر می شود. سوالات کلیدی که باید به آن ها پاسخ دهید عبارت اند از:

• دادگاه بدوی دقیقاً بر چه مبنایی اعسار شما را رد کرده است؟ آیا به دلیل عدم تکمیل مدارک بوده، احراز تمکن مالی، تلقی شما به عنوان تاجر، یا نقص در شهادت شهود؟
• آیا در رای بدوی، ایرادات شکلی (مانند عدم رعایت تشریفات دادرسی) یا ماهوی (مانند تفسیر نادرست از قوانین) وجود دارد؟
• چه مستنداتی از سوی شما ارائه شده بود که مورد توجه کافی قرار نگرفته است؟

این تحلیل به شما کمک می کند تا نقاط ضعف رای بدوی را شناسایی کرده و استدلال های خود را در لایحه اعتراض بر مبنای نقض همین نقاط ضعف بنا کنید.

جمع آوری و تدوین ادله جدید: برگ برنده در مرحله اعتراض

پس از تحلیل رای بدوی، نوبت به جمع آوری و آماده سازی مستندات و ادله جدید یا تقویت شده می رسد. این ادله باید به گونه ای باشند که بتوانند دلایل رد اعسار در مرحله بدوی را نقض کنند یا وضعیت مالی شما را با وضوح بیشتری نشان دهند.

• مدارک مالی جدید: هرگونه صورتحساب بانکی، فیش حقوقی (در صورت تغییر وضعیت کاری یا کاهش درآمد)، گواهی عدم درآمد از مراجع ذی صلاح، اسناد مربوط به بدهی های جدید (مانند وام ها، قبوض معوقه) و مدارک مربوط به هزینه های ضروری زندگی (اجاره نامه، فیش آب، برق، گاز، تلفن، مدارک درمانی).
• استشهادیه جدید و با شرایط قانونی دقیق تر: اگر استشهادیه قبلی دارای نقص بود، یک استشهادیه جدید با رعایت کامل شرایط قانونی (تعداد شهود، مشخصات کامل، ذکر صریح و دقیق وضعیت مالی و عدم توانایی پرداخت) تنظیم کنید و از شهودی معتبر و آگاه به وضعیت مالی شما امضا بگیرید.
• شهادت شهود معتبر: شهود باید شرایط قانونی را داشته باشند (بلوغ، عقل، عدالت، عدم ذینفع بودن، عدم خصومت و…). حضور شهود در دادگاه تجدیدنظر و ارائه شهادت شفاهی آن ها می تواند بسیار تاثیرگذار باشد.
• اسناد بدهی و هزینه ها: کلیه اسناد مربوط به بدهی های معوقه، اقساط وام ها، و هرگونه تعهد مالی دیگر که نشان دهنده محدودیت منابع مالی شما باشد.
• اهمیت استعلامات و درخواست کارشناسی: در صورت لزوم، می توانید از دادگاه تجدیدنظر درخواست کنید تا استعلامات جدیدی از بانک ها، اداره ثبت اسناد و املاک، اداره مالیات، یا سایر نهادها برای بررسی دقیق تر وضعیت مالی شما انجام شود. همچنین، در موارد خاص، درخواست کارشناسی (مثلاً برای ارزیابی دارایی ها یا توان درآمدی) می تواند به روشن شدن موضوع کمک کند.

نگارش لایحه اعتراض: قلب تپنده دفاع حقوقی

لایحه اعتراض، سندی است که شما در آن دلایل خود را برای تجدیدنظرخواهی بیان می کنید. این بخش باید با دقت و وسواس زیادی نگاشته شود. ساختار کلی یک لایحه اعتراض عبارت است از:

1. عنوان: لایحه تجدیدنظرخواهی به دادگاه محترم تجدیدنظر استان…
2. مشخصات طرفین: شامل مشخصات کامل تجدیدنظرخواه (معترض) و تجدیدنظرخوانده (طرف مقابل) و وکیل (در صورت وجود).
3. شماره پرونده و دادنامه بدوی: ذکر شماره پرونده و شماره دادنامه صادره از دادگاه بدوی.
4. شرح مختصر رای بدوی و تاریخ ابلاغ آن: خلاصه ای از رای دادگاه بدوی و تاریخ دقیق ابلاغ آن به شما (برای اثبات رعایت مهلت).

5. دلایل و مستندات اعتراض: این بخش، مهم ترین قسمت لایحه است و باید با استدلال قوی و مستندات محکم تنظیم شود. در این بخش باید به موارد زیر اشاره کنید:

   • عدم توجه کافی دادگاه بدوی به وضعیت مالی واقعی معترض: توضیح دهید که دادگاه بدوی چگونه نتوانسته است تصویر درستی از وضعیت مالی شما به دست آورد و به چه دلایلی.
   • توضیح دلایل ارائه شده در دادگاه بدوی که نادیده گرفته شده اند: به مدارک یا شهادت هایی که در مرحله بدوی ارائه کردید اما مورد بی توجهی قرار گرفتند، اشاره کنید و اهمیت آن ها را روشن سازید.
   • ارائه ادله و مستندات جدید (با اشاره به ضمائم): به تفصیل، مدارک جدیدی که جمع آوری کرده اید را معرفی و توضیح دهید که چگونه این مدارک، اعسار شما را ثابت می کنند.
   • توجیه و دفاع از ماهیت شغل یا وضعیت مالی (مثال پرونده تاجر): فرض کنید دادگاه بدوی شما را تاجر تلقی کرده است، در اینجا باید با استناد به ماده ۱ قانون تجارت و رویه های قضایی، توضیح دهید که شغل شما (مثلاً مدیرعاملی یک شرکت خدماتی یا مسافرتی که صرفاً خدمات ارائه می دهد) ماهیت تجاری ندارد و شما به نام و حساب خود معامله تجاری انجام نمی دهید. تاکید کنید که شرکت، شخصیت حقوقی جداگانه ای دارد و فعالیت های آن به حساب شرکت انجام می شود، نه شخص مدیرعامل. این استدلال، می تواند رای دادگاه بدوی را نقض کند.
   • استناد به قوانین و رویه های قضایی مرتبط: به مواد قانونی (مانند ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی) یا اصول حقوقی (مانند اصل فقر ظاهر) که به نفع شما هستند، اشاره کنید.
   • نقص استدلال و عدم وجاهت قانونی رای بدوی: نشان دهید که رای دادگاه بدوی از نظر قانونی دارای اشکال و نقض قواعد دادرسی بوده است.
6. درخواست نهایی: در پایان لایحه، درخواست خود را به وضوح بیان کنید. این درخواست می تواند شامل نقض رای بدوی و صدور حکم مقتضی (پذیرش اعسار، تعیین اقساط مناسب) یا ارجاع پرونده به دادگاه بدوی برای رسیدگی مجدد باشد.

ثبت اعتراض و پیگیری مستمر: تا رسیدن به نتیجه مطلوب

پس از تنظیم دقیق لایحه، باید آن را به همراه کلیه مدارک و مستندات پیوست، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت کنید. پس از ثبت، پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارجاع داده می شود. پیگیری مستمر پرونده از طریق سامانه ثنا، مراجعه به دادگاه و اطلاع از روند رسیدگی، اهمیت زیادی دارد. همچنین، در صورت تشکیل جلسات رسیدگی، حضور فعال و ارائه دفاعیات محکم، نقش کلیدی در نتیجه گیری مثبت ایفا می کند.

نمونه لایحه های کاربردی اعتراض به رد اعسار: راهنمایی عملی

در این بخش، به بررسی نمونه لایحه هایی می پردازیم که می تواند به شما در تنظیم اعتراض به رد اعسار کمک کند. این نمونه ها، چارچوبی برای نگارش لایحه شما فراهم می آورند و باید با اطلاعات و مستندات خاص پرونده شما تکمیل شوند.

نمونه لایحه اعتراض به رد اعسار از محکوم به: پرونده تاجر و نکات کلیدی

در اینجا، یک نمونه لایحه جامع برای اعتراض به رد اعسار از محکوم به آورده شده که با در نظر گرفتن سناریوی تاجر و نحوه استدلال حقوقی در این خصوص، تنظیم شده است:

بسمه تعالی
تاریخ: [تاریخ تنظیم لایحه]
شماره پرونده بدوی: [شماره پرونده]
شماره دادنامه بدوی: [شماره دادنامه]
مرجع صادرکننده دادنامه: شعبه [...] دادگاه عمومی حقوقی [...]

به: ریاست محترم و قضات ارجمند دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

موضوع: لایحه تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام دادگاه] مبنی بر رد دادخواست اعسار از محکوم به

مشخصات تجدیدنظرخواه:
نام و نام خانوادگی: [نام و نام خانوادگی شما]
فرزند: [نام پدر]
کد ملی: [کد ملی شما]
نشانی: [نشانی کامل و دقیق شما]

مشخصات تجدیدنظرخوانده:
نام و نام خانوادگی: [نام و نام خانوادگی طرف مقابل]
فرزند: [نام پدر طرف مقابل]
کد ملی: [کد ملی طرف مقابل]
نشانی: [نشانی کامل و دقیق طرف مقابل]

ریاست و قضات محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

با عرض سلام و احترام،

اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه]، در خصوص دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام دادگاه] که در تاریخ [تاریخ ابلاغ دادنامه] به اینجانب ابلاغ گردیده و طی آن دادخواست اعسار اینجانب از پرداخت محکوم به در پرونده کلاسه [شماره پرونده] رد شده است، مراتب تجدیدنظرخواهی خود را به استناد دلایل و مستندات ذیل، به محضر عالی تقدیم می دارم و تقاضای نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم مقتضی دایر بر پذیرش اعسار اینجانب را دارم:

شرح مختصر واقعه و رأی بدوی:
اینجانب [نام و نام خانوادگی] در پرونده کلاسه [شماره پرونده اصلی] به پرداخت مبلغ [مبلغ محکوم به] ریال در حق [نام تجدیدنظرخوانده] محکوم گردیده ام. نظر به عدم توانایی مالی در پرداخت یکجای این مبلغ، دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به را به دادگاه محترم بدوی تقدیم نمودم. لیکن دادگاه محترم بدوی، به شرح دادنامه شماره [شماره دادنامه]، با این استدلال که [خلاصه استدلال دادگاه بدوی، مثلاً: تجدیدنظرخواه (خواهان اعسار) مدیرعامل یک شرکت فعال می باشد و فعالیت های وی تجاری تلقی شده و مشمول ماده 15 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قرار می گیرد و لذا دادخواست اعسار تجار قابلیت استماع ندارد.]، حکم به رد دادخواست اعسار اینجانب صادر نموده است.

دلایل و مستندات اعتراض و درخواست تجدیدنظر:

1.  اشتباه در تلقی اینجانب به عنوان تاجر و عدم توجه به ماهیت فعالیت های خدماتی: دادگاه محترم بدوی بدون توجه کافی به ماهیت قانونی شغل و فعالیت اینجانب، بنده را به اشتباه تاجر تلقی نموده و بر این اساس حکم به رد اعسار صادر کرده است.
    *   توضیح: اینجانب [شغل و فعالیت خود را به دقت شرح دهید، مثلاً: مدیرعامل شرکت [...] با مسئولیت محدود می باشم که طبق مجوز صادره از [نام وزارتخانه/سازمان مربوطه]، صرفاً در زمینه ارائه خدمات گردشگری و مسافرتی (همچون اخذ بلیط، رزرو هتل، اخذ روادید، انجام مسافرت گروهی داخلی و خارجی و هرگونه خدمات ایرانگردی و جهانگردی) فعالیت می نماید.]
    *   استناد به قانون تجارت: بر اساس ماده 1 قانون تجارت، تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار دهد. فعالیت های اینجانب، ماهیت خدماتی داشته و شامل دادوستدهای تجاری به معنای خاص و مرسوم آن نمی باشد. علاوه بر این، حتی اگر فعالیتی جنبه تجاری داشته باشد، شرط تاجر بودن این است که این فعالیت ها به نام و به حساب خود شخص انجام شود. این در حالی است که فعالیت های اینجانب به عنوان مدیرعامل، به حساب شرکت انجام می پذیرد و شرکت دارای شخصیت حقوقی مستقل از اینجانب است.
    *   رویه های قضایی: رویه قضایی و دکترین حقوقی نیز بر این نکته تأکید دارند که مدیران شرکت های تجاری، حتی اگر موضوع شرکت الزاماً فعالیت تجاری باشد، شخصاً تاجر محسوب نمی شوند و لذا ادعای اعسار از سوی ایشان قابلیت استماع دارد. تلقی مدیرعامل یک شرکت خدماتی به عنوان تاجر، خلاف نص صریح قانون و روح قانون تجارت است.

2.  عدم احراز تمکن مالی واقعی اینجانب: دادگاه محترم بدوی به وضعیت مالی واقعی اینجانب و عدم وجود دارایی های قابل توجه یا درآمد کافی برای پرداخت یکجای محکوم به، توجه کافی نکرده است.
    *   اینجانب فاقد هرگونه مال منقول یا غیرمنقول ارزشمند [یا: تنها دارای یک واحد مسکونی کوچک هستم که تنها سرپناه خانواده می باشد] و فاقد درآمدی هستم که تکافوی پرداخت بدهی های سنگین را بنماید.
    *   [در اینجا به مستندات مالی جدید یا مجدداً تأکید شده خود اشاره کنید، مثلاً: صورتحساب های بانکی پیوست لایحه، گواهی عدم درآمد از [مرجع مربوطه]، اسناد بدهی های سنگین به [اشاره به وام ها یا بدهی ها] و مدارک مربوط به هزینه های جاری زندگی خانواده ام، به وضوح نشان دهنده عدم توانایی مالی اینجانب است.]

3.  نقص در استدلال و عدم وجاهت قانونی رأی بدوی: دادنامه معترض عنه، فاقد استدلال حقوقی متقن و مستند به اصول و قواعد صحیح حقوقی در زمینه اعسار بوده و صرفاً با یک تلقی نادرست از وضعیت شغلی اینجانب، حکم به رد اعسار صادر نموده که این امر با اصول دادرسی منصفانه و حقوق مدعی اعسار مغایرت دارد.

درخواست نهایی:
با عنایت به مراتب معروضه فوق، دلایل و مستندات تقدیمی و دفاعیات ارائه شده، از محضر عالی قضات محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] تقاضا دارم ضمن نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام دادگاه]، حکم مقتضی دایر بر پذیرش اعسار اینجانب از پرداخت محکوم به (و در صورت لزوم، تعیین اقساط متناسب با وضعیت مالی واقعی اینجانب) را صادر فرمایند.

با تشکر و احترام فراوان،
[نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه]
[امضاء]

پیوست ها:
1.  کپی مصدق دادنامه بدوی
2.  کپی مصدق شناسنامه و کارت ملی تجدیدنظرخواه
3.  [مدارک مالی جدید: صورتحساب بانکی، گواهی عدم درآمد، اجاره نامه، اسناد بدهی و...]
4.  استشهادیه جدید اعسار (با امضای شهود و مشخصات کامل)
5.  کپی آگهی تاسیس و تغییرات شرکت [در صورتی که موضوع تاجر بودن مطرح است و برای اثبات ماهیت خدماتی شرکت]
6.  [سایر مدارک و مستندات که فکر می کنید مؤثر است]

نکات مهم در مورد این نمونه لایحه:

• تمرکز بر پرونده تاجر: این نمونه به خوبی نشان می دهد که چگونه می توان با استناد به قوانین تجارت و رویه های قضایی، تلقی اشتباه دادگاه از تاجر بودن را به چالش کشید. این یک نقطه قوت کلیدی برای پرونده های مشابه است.
• انعطاف پذیری: شما باید بخش های داخل کروشه `[]` را با اطلاعات پرونده خود تکمیل کنید.
• مستندسازی: تاکید بر پیوست ها و ارائه دقیق آن ها برای اثبات ادعاهای شما حیاتی است.

نمونه لایحه اعتراض به رد اعسار از هزینه دادرسی

این نمونه لایحه برای زمانی است که دادخواست اعسار شما از پرداخت هزینه دادرسی رد شده باشد. ساختار آن مشابه لایحه قبلی است، اما تمرکز دلایل و مستندات بر عدم توانایی پرداخت هزینه های دادرسی است:

بسمه تعالی
تاریخ: [تاریخ تنظیم لایحه]
شماره پرونده بدوی: [شماره پرونده]
شماره دادنامه بدوی: [شماره دادنامه]
مرجع صادرکننده دادنامه: شعبه [...] دادگاه عمومی حقوقی [...]

به: ریاست محترم و قضات ارجمند دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

موضوع: لایحه تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام دادگاه] مبنی بر رد دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

مشخصات تجدیدنظرخواه:
نام و نام خانوادگی: [نام و نام خانوادگی شما]
فرزند: [نام پدر]
کد ملی: [کد ملی شما]
نشانی: [نشانی کامل و دقیق شما]

مشخصات تجدیدنظرخوانده:
(در این نوع اعسار، معمولاً تجدیدنظرخوانده وجود ندارد یا دادگاه است، اما در صورت وجود طرف دعوای اصلی، مشخصات او درج می شود.)
[نام و نام خانوادگی طرف مقابل در دعوای اصلی، در صورت لزوم]

ریاست و قضات محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

با عرض سلام و احترام،

اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه]، در خصوص دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام دادگاه] که در تاریخ [تاریخ ابلاغ دادنامه] به اینجانب ابلاغ گردیده و طی آن دادخواست اعسار اینجانب از پرداخت هزینه دادرسی در پرونده کلاسه [شماره پرونده] رد شده است، مراتب تجدیدنظرخواهی خود را به استناد دلایل و مستندات ذیل، به محضر عالی تقدیم می دارم و تقاضای نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم مقتضی دایر بر پذیرش اعسار اینجانب را دارم:

شرح مختصر واقعه و رأی بدوی:
اینجانب [نام و نام خانوادگی] قصد طرح دعوایی تحت کلاسه [شماره پرونده اصلی یا موضوع دعوا] را دارم/داشتم. نظر به عدم توانایی مالی در پرداخت هزینه های دادرسی مربوطه، دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را به دادگاه محترم بدوی تقدیم نمودم. لیکن دادگاه محترم بدوی، به شرح دادنامه شماره [شماره دادنامه]، با این استدلال که [خلاصه استدلال دادگاه بدوی، مثلاً: مدارک ارائه شده کافی نمی باشد و تمکن مالی تجدیدنظرخواه احراز گردیده است.]، حکم به رد دادخواست اعسار اینجانب صادر نموده است.

دلایل و مستندات اعتراض و درخواست تجدیدنظر:

1.  عدم توجه کافی به اوضاع و احوال مالی واقعی اینجانب: دادگاه محترم بدوی بدون بررسی دقیق وضعیت مالی اینجانب و بدون توجه به مدارک ارائه شده، درخواست اعسار را رد نموده است. اینجانب فاقد هرگونه درآمد مستمر و اموال منقول و غیرمنقول ارزشمند [یا: با توجه به میزان درآمد محدود و هزینه های بالای زندگی و بیماری...] بوده و توان پرداخت هزینه دادرسی سنگین را ندارم. [در اینجا به مستندات مالی خود اشاره کنید، مانند گواهی عدم درآمد، صورتحساب بانکی، مدارک درمانی، اجاره نامه و...]

2.  وجود ادله و شهادت شهود مبنی بر اعسار: در دادگاه بدوی، گواهان اینجانب شهادت داده اند که اینجانب توانایی پرداخت هزینه دادرسی را ندارم. همچنین، گواهی های ارائه شده از سوی [مثلاً: شورای محل، کمیته امداد، اداره بهزیستی (در صورت وجود)]، و سایر مستندات قانونی، مؤید وضعیت اعسار اینجانب است که به نحو صحیح مورد توجه قرار نگرفته است. [در صورت امکان، شهود جدید معرفی کنید.]

3.  عدم رعایت قاعده فقر ظاهر و اصل برائت از تمکن: مطابق مقررات و رویه قضایی، اصل بر پذیرش ادعای اعسار است، مگر اینکه خلاف آن اثبات گردد. در پرونده حاضر، دلیلی متقن مبنی بر تمکن مالی اینجانب ارائه نشده، لذا تصمیم دادگاه بدوی برخلاف اصل یادشده و نیز مواد 504 و 506 قانون آیین دادرسی مدنی می باشد.

4.  نقص در استدلال دادنامه: دادنامه معترض عنه فاقد استدلال متقن و متکی بر مستندات قوی برای رد درخواست اعسار بوده و بیشتر بر حدس و گمان استوار است. این امر برخلاف اصول دادرسی منصفانه می باشد.

درخواست نهایی:
با عنایت به مراتب معروضه فوق و مستند به مواد ۵۰۴ و ۵۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی، از محضر عالی قضات محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] تقاضا دارم ضمن نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره، درخواست اعسار اینجانب را مورد پذیرش قرار داده و مستند به اوضاع و احوال مالی واقعی اینجانب، حکم به معافیت از پرداخت هزینه دادرسی را صادر فرمایند.

با تشکر و احترام فراوان،
[نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه]
[امضاء]

پیوست ها:
1.  کپی مصدق دادنامه بدوی
2.  کپی مصدق شناسنامه و کارت ملی تجدیدنظرخواه
3.  [مدارک مالی جدید: گواهی عدم درآمد، صورتحساب بانکی (در صورت نیاز)، مدارک بیماری و هزینه های درمانی و...]
4.  استشهادیه جدید اعسار

نکات مهم در تکمیل لایحه برای شرایط خاص

هنگام تکمیل لایحه ها، به این نکات توجه داشته باشید:

• صراحت و وضوح: لایحه را با زبانی روشن و بدون ابهام بنویسید.
• مستندسازی: هر ادعایی را با مستندات قانونی یا مدارک معتبر پشتیبانی کنید.
• تمرکز بر دلایل رد: استدلال های خود را مستقیماً به دلایلی که دادگاه بدوی برای رد اعسار شما ارائه کرده، مرتبط کنید.
• احترام: حتی در صورت اعتراض شدید، لحن لایحه باید محترمانه و رسمی باشد.
• مشاوره حقوقی: برای اطمینان از صحت و کامل بودن لایحه، حتماً از مشاوره یک وکیل متخصص در امور اعسار بهره ببندید.

نکات کلیدی برای موفقیت و ابهامات رایج در دعوای اعسار

رسیدگی به پرونده اعسار و اعتراض به رد آن، مسیری پرپیچ و خم است که با رعایت نکات کلیدی و شناخت ابهامات رایج، می توان شانس موفقیت در آن را به میزان قابل توجهی افزایش داد.

بار اثبات اعسار بر عهده کیست؟ درک مسئولیت قانونی

یکی از سوالات اساسی در دعوای اعسار این است که بار اثبات بر عهده چه کسی است؟ طبق قانون، در دعوای اعسار، بار اثبات اعسار بر عهده مدعی اعسار (خواهان اعسار) است. یعنی فردی که ادعای ناتوانی مالی می کند، باید مدارک و مستندات کافی برای اثبات این ادعا را به دادگاه ارائه دهد. دادگاه صرفاً با ادعای شفاهی یا ناقص، حکم به اعسار نمی دهد. مدعی اعسار باید با ارائه:

• صورت جامع اموال و دارایی های خود،
• استشهادیه از چهار نفر شاهد که از وضعیت مالی او مطلع هستند،
• و سایر مدارک مربوط به بدهی ها، هزینه ها و عدم درآمد،

تلاش کند تا دادگاه را متقاعد به پذیرش اعسار نماید. این مسئولیت اثبات، اهمیت جمع آوری دقیق مدارک و شهود معتبر را دوچندان می کند.

اعسار مجدد یا فرجام خواهی؟ گام های بعدی پس از تایید رد اعسار

فرض کنید پس از تجدیدنظرخواهی، دادگاه تجدیدنظر نیز رای دادگاه بدوی مبنی بر رد اعسار را تایید کرده است. در این صورت، چه راه های دیگری پیش روی مدعی اعسار قرار دارد؟

1. فرجام خواهی به دیوان عالی کشور: در برخی موارد خاص (که در قانون آیین دادرسی مدنی مشخص شده است)، امکان فرجام خواهی از رای دادگاه تجدیدنظر به دیوان عالی کشور وجود دارد. فرجام خواهی به ماهیت دعوا رسیدگی نمی کند، بلکه به این موضوع می پردازد که آیا در صدور رای، قوانین ماهوی و شکلی به درستی رعایت شده اند یا خیر. مهلت فرجام خواهی نیز مانند تجدیدنظرخواهی است (20 روز برای مقیمین ایران و 2 ماه برای مقیمین خارج).
2. طرح مجدد دعوای اعسار با ادله جدید: همانطور که قبلاً ذکر شد، دعوای اعسار مشمول اعتبار امر مختومه نیست. بنابراین، اگر وضعیت مالی شما به صورت واقعی تغییر کرده و ادله جدید و قوی تری برای اثبات اعسار در اختیار دارید، می توانید مجدداً دادخواست اعسار را به دادگاه تقدیم کنید. این راهکار به ویژه زمانی مفید است که تغییر محسوسی در شرایط اقتصادی و مالی شما ایجاد شده باشد.

تعدیل اقساط: راهکاری برای تغییر شرایط مالی

گاهی اوقات دادگاه حکم به اعسار و تقسیط محکوم به صادر می کند، اما شرایط مالی محکوم علیه تغییر کرده و او قادر به پرداخت اقساط تعیین شده نیست. در این شرایط، قانونگذار راهکار تعدیل اقساط را پیش بینی کرده است. ماده 18 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی به صراحت بیان می دارد: هرگاه مدیون در مدت سه ماه از تاریخ صدور حکم اعسار یا تقسیط، به هر دلیلی وضعیت مالی اش تغییر کند، می تواند با تقدیم دادخواست به دادگاهی که حکم اعسار یا تقسیط را صادر کرده است، تقاضای تعدیل یا لغو آن را نماید.

این بدان معناست که اگر پس از صدور حکم اعسار با اقساط مشخص، وضعیت مالی شما بدتر شود (مثلاً شغل خود را از دست بدهید یا دچار بیماری شوید)، می توانید با ارائه مستندات لازم، از دادگاه بخواهید که مبلغ اقساط را کاهش دهد یا حتی برای مدتی پرداخت ها را تعلیق کند. عکس این قضیه نیز صادق است؛ اگر وضعیت مالی شما بهبود یابد، محکوم له می تواند تقاضای افزایش اقساط را نماید.

مقابله با توقیف های فوری و ممنوع الخروجی: تدابیر حمایتی

پس از رد اعسار، ممکن است محکوم له برای وصول طلب خود، اقداماتی مانند توقیف اموال یا درخواست ممنوع الخروجی را آغاز کند. در این شرایط، مدعی اعسار باید به سرعت عمل کند:

• تاثیر اعتراض بر اقدامات اجرایی: ثبت دادخواست تجدیدنظرخواهی (یا واخواهی) به خودی خود منجر به توقف کامل عملیات اجرایی نمی شود، مگر اینکه دادگاه تجدیدنظر با درخواست شما موافقت و دستور توقف عملیات اجرایی را صادر کند. اما این اقدام می تواند زمان لازم را برای پیگیری های بعدی فراهم آورد.
• نکات مهم در خصوص رفع دستور ممنوع الخروجی: اگر دستور ممنوع الخروجی صادر شده باشد، با اثبات اعسار و تقسیط محکوم به، می توانید از دادگاه درخواست رفع ممنوع الخروجی را بنمایید. معمولاً پس از تعیین تکلیف نحوه پرداخت بدهی (اعم از پرداخت یکجا یا اقساطی)، دستور ممنوع الخروجی رفع می شود. در صورت رد اعسار، محکوم علیه می تواند با ارائه وثیقه مناسب (نقدی یا غیرنقدی) از دادگاه درخواست رفع ممنوع الخروجی را داشته باشد تا بتواند برای امور ضروری خود از کشور خارج شود.

نقش وکیل متخصص در اعتراض به رد اعسار: چرا حضور وکیل حیاتی است؟

در پیچ و خم های دادرسی اعسار و به خصوص در مرحله اعتراض به رد آن، حضور یک وکیل متخصص و باتجربه نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت حیاتی محسوب می شود. این سفر حقوقی، نیازمند دانش عمیق، دقت فراوان و استراتژی های کارآمد است که کمتر کسی بدون کمک حرفه ای می تواند از عهده آن برآید.

چرا مشاوره و کمک وکیل متخصص حیاتی است؟

وکیل متخصص در امور اعسار، به دلیل آگاهی کامل از:

• قوانین و مقررات: وکیل به تمام جزئیات مواد قانونی مربوط به اعسار، آیین دادرسی مدنی و قوانین مرتبط اشراف دارد و می داند چگونه آن ها را به نفع موکل خود به کار گیرد.
• رویه های قضایی: دادگاه ها ممکن است در تفسیر برخی قوانین رویه های خاصی داشته باشند. وکیل با تجربه از این رویه ها آگاه است و می تواند بهترین استراتژی را بر اساس آن ها تدوین کند.
• تفسیر صحیح دلایل رد: وکیل می تواند با دقت رای دادگاه بدوی را تحلیل کند و دلایل واقعی رد اعسار را (که گاهی در متن رای به صراحت بیان نشده اند) شناسایی کند.

این دانش و تجربه به وکیل امکان می دهد تا پرونده را از جهات مختلف بررسی و نقاط قوت دفاع را برجسته سازد.

نقش وکیل در جمع آوری مستندات، تنظیم لایحه، و دفاع در دادگاه

نقش وکیل تنها به حضور در دادگاه محدود نمی شود. یک وکیل متخصص در هر مرحله از پرونده، یاری رسان حیاتی است:

• جمع آوری مستندات: وکیل می داند دقیقاً چه مدارکی برای اثبات اعسار لازم است و چگونه باید آن ها را جمع آوری و ارائه کرد تا برای دادگاه قانع کننده باشد. این شامل راهنمایی در تنظیم استشهادیه، جمع آوری صورتحساب های بانکی، مدارک بدهی و… می شود.
• تنظیم لایحه اعتراض: نگارش یک لایحه حقوقی قوی و مستدل، نیازمند تخصص است. وکیل با زبانی شیوا و حقوقی، دلایل اعتراض شما را به بهترین نحو ممکن تدوین می کند، به قوانین صحیح استناد می نماید و ایرادات رای بدوی را به چالش می کشد. به عنوان مثال در پرونده تاجر، وکیل با استناد به ماده 1 قانون تجارت و رویه قضایی، به خوبی می تواند تفاوت مدیرعامل شرکت خدماتی و تاجر را توضیح دهد.
• دفاع در دادگاه: حضور وکیل در جلسات رسیدگی، ارائه دفاعیات شفاهی، پاسخ به سوالات قضات و مقابله با استدلال های طرف مقابل، می تواند تاثیر بسزایی در جهت گیری پرونده داشته باشد. وکیل با تسلط بر فنون دفاع و اقناع، شانس موفقیت موکل خود را افزایش می دهد.
• اهمیت تجربه وکیل در پرونده های مشابه: وکیلی که سابقه رسیدگی به پرونده های اعسار مشابه را داشته باشد، با چالش ها و نکات ظریف این نوع دعاوی آشناست و می تواند راهکارهایی را ارائه دهد که شاید به ذهن افراد عادی خطور نکند. این تجربه، ارزش بالایی در کسب نتیجه مطلوب دارد.

در نهایت، انتخاب و مشاوره با یک وکیل متخصص، به شما این اطمینان را می دهد که در این مسیر دشوار، تنها نیستید و بهترین دفاع ممکن از حقوق شما انجام خواهد شد. این کار می تواند نه تنها به احقاق حق شما کمک کند، بلکه از اتلاف وقت، انرژی و هزینه های احتمالی جلوگیری نماید.

نتیجه گیری

اعتراض به رد اعسار، فرصتی برای احقاق حق و دفاع از وضعیت مالی یک فرد است که با چالش هایی روبرو شده است. این مسیر، هرچند ممکن است پیچیده و زمان بر به نظر برسد، اما با آگاهی، پیگیری مستمر و استفاده از راهکارهای حقوقی صحیح، دستیابی به نتیجه مطلوب امکان پذیر است. از درک دقیق مفهوم اعسار و دلایل احتمالی رد آن، تا شناخت مسیرهای قانونی اعتراض مانند واخواهی و تجدیدنظرخواهی، و از همه مهم تر، تنظیم یک لایحه مستدل و قوی، همگی گام هایی هستند که به شما کمک می کنند تا در این دعوا به موفقیت دست یابید.

همواره به یاد داشته باشید که در این مسیر، جمع آوری مستندات کافی، شهادت شهود معتبر، و استناد به قوانین و رویه های قضایی مرتبط، نقش حیاتی ایفا می کنند. عدم ناامیدی و پیگیری مجدانه، به همراه استفاده از دانش و تجربه یک وکیل متخصص، چراغ راه شما در این دادرسی خواهد بود. با اقدام آگاهانه و به موقع، می توانید وضعیت مالی خود را تبیین کرده و به نتیجه ای عادلانه دست پیدا کنید.