صدای نمایشنامه نویس بزرگ ترین رویداد تیاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده/ همه اصناف تیاتر به کمک آمده اند؛ تا مخاطبان در کنار ما باشند

حسین قره: ماجرای نمایشنامه و نمایشنامه نویسی، نداشتن سنت تاریخی بلندمدت، اجرا نشدن نمایشنامه های نوشته شده، شکل گیری پدیده ای به اسم نمایشنامه خوانی با این شکل در ایران و… همیشه از اصلی ترین مسایل مطرح در پدیده تقریباً دویست ساله ایرانی است، (فارغ از سنت نمایشی تعزیه و تخت حوض و…)یعنی از زمانی که ایرانیان به این مسیله فکر کردند که امری و مسیله ای در این میان زندگی و زیستشان کم است و باید درباره آن فکر کنند و با دیگرانی به اشتراک بگذارند. حالا بعد از فرازوفرودهای بسیار کانون نمایشنامه نویسان خانه تیاتر قصد دارد تا برنامه ای حداقل یک ساله را اجرا کند. برنامه ای با نام صدای نمایشنامه نویس که از سال گذشته به صورتی پراکنده آغاز شد و قرار است تا به شکلی منظم و هدفمند اجرا شود.

برای اطلاع از جزییات این کار با هادی حوری نمایشنامه نویس و کارگردان تیاتر و پیشنهاد دهند شکل جدید صدای نمایشنامه نویس گفت وگو کرده ایم که در ادامه می خوانید:

درباره محول شدن دبیری صدای نمایشنامه نویس به شما و حواشی، جزییات و برنامه های این دوره توضیح دهید؟

اساساً پدیده ای به نام نمایشنامه خوانی به گونه ای که در ایران رایج شده در جاهای دیگر چندان شناخته شده نیست. انگار گونه ای دیگر از ارایه اثر خلق شده هنری است که اتفاقاً زاییده شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود ماست. اما هر چیزی که در تعریف این پدیده هست و هر عامل یا عواملی که باعث تولید چنین پدیده ای شده، فرصتی را ایجاد کرده تا گروهی بتوانند پیش از اجرای صحنه و یا چاپ یک اثر مکتوب نمایشی، آن را محک بزنند و مورد بررسی قرار بدهند. به نظر من این فرصت را باید غنیمت دانست، شیوه نامه ای برایش تدوین کرد و سرو سامانی به آن داد. چه نامش «نمایشنامه خوانی» باشد، چه «اجرا خوانی» یا حتی اصطلاح «متن در دست» را به آن الصاق کنیم.اما موضوع «صدای نمایشنامه نویس» که به صورت نمایشنامه خوانی برگزار می شود:

پیش ازاین هم برنامه ها و نمایش نامه خوانی هایی تحت همین عنوان برگزار می شد که متاسفانه به صورت نامنظم بود. می دانم که طی یک دوره گذشته شش برنامه اجرا شد و متونی از اساتید و بزرگان نمایشنامه نویسی ایران خوانده شد. وقتی دوره تمام شد، با تغییر هییت مدیره کانون و تغییراتی که انجام شده بود، فراخوانی برای برگزاری دوره جدید دادند، که اگر کسانی پیشنهادات و برنامه های اجرایی دارند، ارایه دهند. من پیشنهاداتی را به شکل پروپوزال، به هییت مدیره تقدیم کردم و شرایطی را برای برگزاری چنین دوره ای پیشنهاد دادم، که با آن موافقت کردند و طی حکمی از طرف هییت مدیره کانون رسماً به عنوان دبیر دوره انتخاب شدم.

این دوره چندماهه است و چه قدر استمرار دارد؟

ضمن قدردانی از زحماتی که دوستان و همکاران من در دوره پیشین کشیده اند، باید عرض کنم اولین چیزی که در دوره پیش نداشتیم، نظم اجرایی بود. که دلایل بسیاری هم داشت که برخی از آنها در واقع دست برگزارکنندگان نبود. به طور مثال یکی از عواملی که دوستان اجرایی را در دوره پیشین رنج می داد برنامه نامنظم سالن استاد جوانمرد بود که در اختیار خانه تیاتر است و باید در اختیار انجمن های دیگر نیز قرار می گرفت. خروجی این نمایشنامه خوانی ها هم در حد همان اجراها باقی ماند. در نتیجه من پیشنهاداتی به کانون نمایشنامه نویسان دادم. اولینش این بود که اگر این برنامه دوره ای است، باید اول هدف مند شود. پس اولین کاری که کردیم این بود که تصمیم گرفتیم به هر شکلی که می شود، این برنامه، به یک روتین تبدیل شود، یک روز و ساعت واحد و یک مکان کاملاً منظم را مشخص کنیم، که مخاطب بداند همیشه در این ساعت و روز و در این سالن یک اتفاق نمایشی در حال رخ دادن است. روتین شدن، اولین پیشنهاد بود. دومین موضوع که مدنظر هییت مدیره قرار داشت این بود که در این دوره ها از کسانی که عضو کانون هستند، استفاده کنیم. اگرچه برخورداری از آثار بزرگان این هنر همیشه باعث افتخار و سبب آموختن ماست. اما بعضی از این اساتید اساساً آن قدر بزرگ هستند که در این انجمن ها جای نمی گیرند، مثلاً استاد بهرام بیضایی نمی شود در هیچ انجمنی عضو باشد، ایشان ممکن است، در همه بخش ها عضو افتخاری باشند. اما مثل من و دیگر اعضا نباید مثلاً عضوی از یک کانون یا انجمن شوند. جایگاهشان اَجَل بر این چیزهاست. پس به سمت اعضا آمده بودیم و درنتیجه دعوت از این اعضا باید یک هدف داشته باشند. اجازه بدهید اشاره کنم که در مقطعی صندوق هنرمندان بیمه دوستانی که در طی سال، فلان تعداد کار نداشتند را قطع می کرد، درحالی که مگر یک نویسنده در طی یک سال چند کار می تواند انجام دهد؟ یا در کل شرایط کاری و تعداد سالن های فعال برای کارگروه های تیاتری مگر چقدر فرصت ایجاد می کند؟ پس گفت وگویی شده بود که نمایشنامه خوانی هم جزء رزومه کاری محسوب شود، این موضوع ما را وادار می کند، از اعضایی استفاده کنیم، که کم کارتر هستند، تا بتوانیم بیمه آن ها را ثابت نگه داریم و رابطه شان با صندوق قطع نشود.

قطعاً می بایستی کسانی که در این نمایشنامه خوانی شرکت می کنند، حمایت شوند و جزء رزومه شان محسوب شود. اما از آن جا که ما نمی توانستیم برنامه روتین داشته باشیم اتفاق دیگری هم افتاد. من آیین نامه ای تنظیم کردم و آن را به هییت مدیره تقدیم کردم، تا برای هر دبیری که می آید وظایف، اختیارات و امور اجرایی اش مشخص باشد. سازوکار و هدف معینی داشته باشد. آن آیین نامه حالا در جریان تصمیم گیری است. اما مهم تر از آن، تعیین مخاطب هدف بود، که ببینیم اصلاً می خواهیم برای چه کسانی نمایشنامه خوانی کنیم؟ این که بخواهیم فقط خودمان بشنویم که نمی شود، یا این که بخواهیم فقط رزومه ای به صندوق ارایه بدهیم کافی نیست. برای همین آمدیم مخاطب هدف تعیین کردیم و گفتیم خروجی نمایشنامه ها یا باید مناسب اجرا باشد یا متناسب معرفی مخاطب عام باشد و در این میان دو مخاطب ثانویه دیگر هم داریم؛ یعنی اسپانسرها و تهیه کنندگان هم باید مجموعه را بشناسند. بعد از آن مرکز هنرهای نمایشی هم باید به عنوان مرکزی که تمام امورات نمایشی کشوری به آن ها مربوط است، به اجراها نوعی رسمیت دهد. برای این که چنین مخاطبینی را جذب کنیم، باید وارد فضای رسانه ای شویم، پس از ابتدا شروع کردیم. روی برخی اصول کار کردیم. یک لوگوتایپ مشخص برای «رویداد صدای نمایشنامه نویس» طراحی کردیم، تا بتوانیم در فضای مجازی تبلیغ کنیم و مجال گفتگو با مخاطبین را داشته باشیم و بعد هم در فضاهای دیگر فعالیت کنیم. برای امور رسانه ای، با آقای محمد خراط زاده صحبت کردیم و ایشان هم بدون هیچ منت و طلب هیچ دستمزدی قبول کرد و وارد کار شد.

خانم مریم یاسین زاده نیز عهده دار روابط عمومی این دوره شد، تا بتوانیم از این طریق پوشش خبری بیشتری داشته باشیم و همچنین خانم مهلا قدوسی به عنوان مسیول هماهنگی امور معرفی شد. ضمن این که ما در این دوره نمی توانستیم از صفحه رسمی کانون استفاده کنیم. باید صفحه مستقلی ایجاد می کردیم، که بتوانیم اصطلاحاً کارهای اجرایی را چابک سازی کنیم. برای این که به اجراها نظمی بدهیم و با فضای تیاتری تری مواجه شویم، با آقای جواد طاهری، گفتگو کردم و برنامه را به ایشان گفتم و ایشان هم از این برنامه استقبال کرد و سالن مشاهیر تیاتر شهر را در اختیار ما قرار داد. یعنی یک برنامه روتین و منظم در قلب تیاتر شهر و در قلب فرهنگیِ جریانات تیاتری کشور. یک فضای شناخته شده که نه تنها مخاطبین عام آن جا را می شناسند، بلکه کارگردانان و همه ناشرین هم آن جا را پایگاه رسمی تیاتر می دانند. در مسیر اجرای برنامه، مانع دیگری هم وجود داشت و درباره موضوعات رویداد بود. پیشنهادی که من دادم این بود که با توجه به این که هر دوره ای، حرکتی، رپرتواری، جشنواره ای اساساً اولویت های موضوعی دارد و ما نمی توانیم مخاطب را گیج کنیم و باید بتوانیم بگوییم که او امروز می آید نمایشنامه ای با موضوعات اجتماعی گوش می دهد، هفته بعد با موضوعات مذهبی، هفته بعدش با موضوعات جنگ و دفاع مقدس و هفته بعدش با موضوع کودک. هر جریانی یک انسجام محتوایی نیاز دارد. مثلاً اگر من با ناشری صحبت می کنم، او اولین سوالی که می پرسد این است که موضوع این آثار چه ارتباطی با اولویت ها و نگرش انتشارات ما دارد؟ حتی در جذب اسپانسرها هم، طرف می گوید: «اولویت موضوعی شما چیست؟ پس ما دو موضوع را در اولویت قرار دادیم.

برای این دوره زنان و آسیب های اجتماعی و نمایش های اقتباسی از ادبیات ملی کشورمان. به این شکل حداقل ما توانستیم به طور مثال به اداره کل بانوان شهرداری برویم و بگوییم قرار است درباره زنان، موضوعات کار و آموزش شهروندی و موضوعات فرهنگی آنان نمایشنامه خوانی کنیم و دوستان نمایشنامه نویسمان کارهایشان را ارایه می دهند و از شهرداری و معاونت فرهنگی می خواهیم به این مسیله ورود کند، چون جزء اولویت ها و برنامه های آنان است. در این مورد البته با این اشکال هم روبرو بودیم که بسیاری از نمایشنامه نویسان ممکن بود که در این موضوع نوشته ای آماده نداشته باشند. اما مسیله اینجاست که چنین رویدادی قرار نیست با همین دوره و موضوع ها تمام شود. ضمن اینکه طبیعی است که یک کار گروهی بتواند یک نگرش جمعی واحد هم داشته باشد تا انسجام محتوایی پیدا کند. ما فراخوان رسمی در کانون دادیم و از دوستان و نویسندگان خواستیم که متونی به ما بدهند که نزدیک 40 متن در فاصله بسیار کوتاه به ما رسید، درحالی که پیش بینی ما یک دوره 12تایی بود. وقتی با این تعداد مواجه شدیم می بایستی برای همه آن ها برنامه ریزی می کردیم و به خودمان حق نمی دادیم که از بینشان انتخاب کنیم، در نتیجه برنامه ریزی کردیم، تا بتوانیم از همه آثار استفاده کنیم. از طرف دیگر ما با شورای نظارت هم گفت وگو کردیم، تا مسیله پاسخ دهی و صدور مجوز برای آثار تسریع شود و در این مورد و برخی موارد دیگر به تفاهماتی با آقای میثم جمالی رسیده ایم که می تواند به نفع مجموعه تیاتر فعال ما باشد. ضمن این کارها بنا شد که توسط جناب محمدرضا غریب زاده از همه کارها در یک فضای خوب یا در استودیویی صدابرداری شود و در صورت امکان و اجرایی شدن، کل مجموعه آثار به پادکست تبدیل شوند. حالا باید تفاهم نامه هایی نوشته شود که اگر مباحث مالی هم مطرح شد، صاحبان آثار و کانون هم بتوانند در این موارد ذی نفع باشند. که خوشبختانه من به عنوان دبیر از تمامی امور مالی این رویداد به دورم و چنین مباحثی به دلیل تخصصی بودن به اهل فنش سپرده شده است.

برنامه شما برای این دوره فقط خوانش نمایشنامه های اعضاست؟ آیا در این برنامه، شناسایی پدیده از میان کسانی که جزء اعضا نیستند را هم دارید یا نه مسیله فقط اعضای کانون است؟

اولویت اعضا کانون اند. اولویت کانون نمایشنامه نویسان است. اولویت خانه تیاتر است. وظیفه کانون نمایشنامه نویسان و مترجمین و همچنین خانه تیاتر این است که از اعضایش حمایت کند و بتواند برایشان فضای کاری و شغلی ایجاد کند. همچنین باید برای جذب نیروهای فعال و به قول شما پدیده های غیرعضو زمینه و جذابیت هایی ایجاد کرد که به کانون بپیوندند. اما این نه در حیطه کاری من و نه در تخصص من است و ترجیح می دهم دخالتی در موضوع جذب و عضویت نیروهای جدید نداشته باشم.

در بین این نمایشنامه ها ترجمه ها هم هستند یا فقط تولیدات را مدنظر دارید؟

اولویت ما در ابتدا حمایت از نویسندگان داخلی و آثار بومی است. نه این که برای بخش ترجمه برنامه ای نداشته باشیم، حتماً برنامه مفصلی برای آن بخش خواهیم داشت، اما در حال حاضر و در این دوره یکی از اولویت هایمان آثار نویسندگان داخلی است. ضمن این که بسیاری از مترجمین ما خودشان نمایشنامه نویس هم هستند و آثاری دارند و می توانند در این فضا داخل شوند. ما، منظورم هییت مدیره کانون و من به عنوان دبیر رویداد به صورت جداگانه در حال برنامه ریزی اصولی و جداگانه برای مترجمین خوبمان که خوشبختانه عضو کانون اند هستیم. و همچنین پژوهشگران هنرهای نمایشی که به واقع خلا چنین آثاری در مجموعه نشر ما همچنان حس می شود.

از چه زمانی برنامه شما شروع می شود؟

مقدمات برنامه را تقریباً از بهمن سال گذشته شروع کردیم و جلساتی را گذاشتیم و بعضی از مصوبه ها را داشتیم. ضمن این که کنار آن ما ناچار بودیم از این طرف برای روتین شدن برخی برنامه ها جلسات دیگری داشته باشیم که زمان می بُرد و بعد هم برخوردیم به تعطیلات فروردین که به هرحال نزدیک 20 روز کشور تعطیل شد و کاری نمی توانستیم بکنیم. نیتمان این بود که از هفته اول اردیبهشت شروع کنیم، اما وقتی که این موضوعات با هم تداخل پیدا کردند، ما عملاً نتوانستیم طبق برنامه ریزی خودمان پیش برویم. برای همین هم رویداد صدای نمایشنامه نویس را از نهم؛ یعنی اولین یکشنبه اردیبهشت با نمایشنامه ای از خانم آزاده فخری شروع می کنیم و بعد با آقای خراط زاده، خانم نوبخت، آقای فناییان و خانم قربانیان و دیگر نویسندگان خوبمان پیش خواهیم برد.

صدای نمایشنامه نویس بزرگ ترین رویداد تیاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده/ همه اصناف تیاتر به کمک آمده اند؛ تا مخاطبان در کنار ما باشند

در هر جلسه یک نمایشنامه خوانده می شود؟

اجازه بدهید قبل از پاسخ به این سوال نکته مهمی را که در بخش برنامه ریزی ها فراموش کردم، عنوان کنم. یکی از پیشنهادات من برای برگزاری این دوره همسویی و همراهی دیگر انجمن های خانه تیاتر بود. اساساً وقتی یک تیاتر می خواهد شکل بگیرد، کارگردانان، طراحان، آهنگ سازان، گریمورها، و… دیگر عواملی که مشخصاً همه شان انجمن هایی در خانه تیاتر دارند، دخیل اند و در شکل گیری آن نقش اصلی را دارند. حالا سوال اینجا بود که این انجمن ها و نیروهای فعال چرا در نمایشنامه خوانی حضور نداشته باشند؟ مثلاً اگر قرار است متن نمایشنامه کسی خوانده شود چرا از اعضا انجمن بازیگران دعوت نشود که تعدادی بازیگر عضو خانه تیاتر در کنار گروه و برای خوانش آن متن قرار گیرند؟ و چرا این باید بیرون برود و از غیرعضو دعوت کنند؟ اگر چه در انتخاب عوامل بیرونی و در بخش اجرایی آثار، محدودیتی وجود ندارد و حتماً نویسندگان می توانند از آهنگ سازان و بازیگران آزاد و عوامل دیگر هم استفاده کنند. اما این فرصت خوبی است برای اینکه کاری گروهی انجام شود و حتی زمینه و بستر مناسبی برای تشکیل گروه های نمایشی شکل بگیرد. چه بسا از دل همین کارها گروه های تازه با ایده های جدید و در آینده از چنین هم افزایی و اجماعی بتوانیم به سمت شکل گیری کمپانی های تیاتری پیش برویم. (به هرحال آرزو بر جوانان عیب نیست) این شد که با دوستان هییت مدیره هر انجمن گفتگو کردیم و نامه نگاری های رسمی نیز انجام شد. و خوشبختانه با استقبال هم روبه رو شدیم. بیستم فروردین با مجموعه هییت مدیره ها جلسه ای داشتیم که در آن حضور داشتم و برنامه مان را ارایه دادم و درخواستمان را مطرح کردیم و نامه های رسمی هم توسط آقای محضری رییس هییت مدیره کانون به روسای دیگر انجمن های خانه تیاتر داده شد.

رییس انجمن موسیقی آقای سعید ذهنی کنار ما قرار گرفت و شخصی را برای هماهنگی معرفی کردند، که اگر دوستان ما نیاز به موسیقی دارند مستقیماً با انجمن موسیقی همکاری کنند. انجمن طراحان صحنه و لباس آمادگی خودشان را اعلام کرده اند و خانم هلیا میرهادی (از اعضا هییت مدیره این انجمن) برای بررسی کارشناسانه تری در اولین نمایشنامه خوانی ما شرکت خواهند داشت تا نحوه همکاری این انجمن را بررسی کنند. خانم فرزانه نشاط خواه از اعضا هییت مدیره انجمن بازیگران کنار ماست تا بتوانیم در گام های بعدی از حضور بازیگران عضو این انجمن بهره مند شویم. منتظریم که انجمن های دیگر هم به صورت رسمی نمایندگانشان را اعلام کنند، که عملاً آن انجمن های مرتبط که می توانند در چنین برنامه هایی شرکت کنند، حضور داشته باشند. یکی از ایده هایمان این بود که مثلاً انجمن طراحان صحنه و لباس در حین خواندن اثر همان جا، اسکیس هایی را به صورت زنده بزنند و یک پرفورمنس تجسمی هم اجرا شود و ماحصل این طراحی ها را به صورت پروژکشن پخش کنیم و اگر قرار شد کتاب آن نمایشنامه چاپ شود، از این اسکیس ها به صورت پیشنهاد در آن کتاب استفاده شود، که همه این اقدامات جزء رزومه همه انجمن ها محسوب شود. یا مثلاً یکی از ایده هامان این است که پیشنهادات و اتودهای دوستان گریمورمان را به صورت نمایشگاهی و در حاشیه رویداد صدای نمایشنامه نویس برگزار کنیم.

پس همه انجمن ها به نوعی دخیل شدند؟

ما یک سری درخواست به انجمن ها داده ایم و نامه هایی را نوشته ایم، و همچنان مترصد ایجاد ارتباط موثر و اجرایی با تمام این دوستان هستیم. به هرحال هییت مدیره ها می باید موضوع را در انجمن های خودشان مطرح کنند و امکان سنجی ها و ایده های اجرایی اصولی تری نیز مورد بررسی قرار بگیرد. خیلی نگران این تاخیر در تصمیم گیری این دوستان نیستیم؛ چون صرفاً نمی خواهیم کاری انجام بدهیم که رزومه ای پر کنیم. فرصت هم داریم. زیرا رویداد نمایشنامه نویس قرار نیست به همین دوره ختم شود و همه این برنامه ها در زمان خودش و حتماً با برنامه ریزی مناسب تری از طرف انجمن های دیگر خانه تیاتر انجام خواهد شد.

اجرای این برنامه یکشنبه ها است یا شنبه ها؟

وقتی می خواستیم در سالن استاد جوانمرد برنامه بگذاریم، نیتمان این بود که شنبه ها برگزار کنیم؛ یعنی روز تعطیلی اجرای صحنه ای تیاتر. اما به دلایلی که قبلاً اشاره کردم رفتیم تیاتر شهر. در آنجا به دلیل این که روزهای شنبه کاملاً تعطیل است و عملاً نیروهای فنی و اداری و حراست و… آن جا حضور ندارند، روز یکشنبه را انتخاب کردیم. خوبیِ این کار این است که با سری اجراهای صحنه ای همراه هستیم و می توانیم مخاطبان آن اجراها را نیز به فضای خوانش نمایشنامه دعوت کنیم.

بلیت فروشی دارید؟

در آغاز این دوره، کاری که کردیم این بود، که با همه نویسندگانی که آثارشان را برای شرکت در این دوره داده بودند در سالن اسکویی جلسه ای گذاشتیم و آن ها را به هم فکری دعوت کردیم. گفت وگو کردیم. اتفاقاً یکی از مواردی که باید آن جا تصمیم گیری می شد این بود که کار صرفاً فرهنگی باشد و ما به جذب اسپانسر فکر کنیم یا بلیت بفروشیم و کار انتفاعی انجام دهیم؟ ضمناً تمایل تیاتر شهر هم این بود که: «وقتی کاری شکل فرهنگی دارد، حیف است که وجاهتش را از دست بدهد.» و برای نویسندگان ما هم مهم بود که وجاهت فرهنگی کار حفظ شود و با جذب اسپانسر به شکل دیگری آن را جبران کنیم.اتفاق دیگر این بود که ما با سالن اسکویی در خانه تیاتر هماهنگ کردیم و آن ها هم به ما لطف کردند و با ما همراهی کردند. و روزهایی در هفته را برای تمرین گروه ها، در آن جا اختصاص دادند.

مسلماً در اجرای این رویداد و در ادامه آن ممکن است مثل هر کار دیگری به موانعی برخورد کنیم. تلاش من و همکارانم در رویداد صدای نمایشنامه نویس و هییت مدیره محترم کانون این است که بتوانیم با برنامه ریزی درست موانع را حل کنیم. با افرادی که کنارمان قرار گرفته اند و دوستان هییت مدیره خارج از برنامه روتینشان پیوسته در ارتباط هستیم. همه افراد، خارج از بحث وظیفه و بیشتر از آنچه انتظار می رفت روی این برنامه کار می کنند. در جلسات متعددی که با مدیریت تیاتر شهر و همچنین مدیریت شورای ارزشیابی و نظارت داشتیم به توافقات مفیدی رسیدیم. جدا از این موارد، مجموعه نویسندگانی که در این رویداد حضور دارند، بسیار همراه و همدل هستند، و خوشبختانه مورد حمایت همه دوستانیم. امیدوارانه و متکی به انرژی جمعی جلو می رویم. واقعیت این است که همه هنرمندان اساساً به تغییر، و این که بتوانند اثری بگذارند و زندگی را به سمت زیباتر شدن تغییر دهند و شرایط را بهتر کنند، فکر می کنند.

اما موضوع اینجاست که وقتی تغییر ایجاد می شود که ما بتوانیم در یک گروه قرار بگیریم و حرکت جمعی ایجاد کنیم. حرکات انفرادی عموماً باعث ایجاد تغییر نمی شوند. ما همه تلاشمان را می کنیم که یک کار گروهی انجام شود، ورای این که در هر اجرا و در هر کاری به صورت مقطعی چه اثری در مخاطب می گذاریم، این که ما بتوانیم این کار عمومی را که تا پایان سال برایش برنامه ریزی کرده ایم و کار بسیار بزرگی است، به انجام برسانیم قطعاً تاثیر بسیار بیشتری برای جامعه تیاتری و به ویژه کانون نمایشنامه نویسان خواهد داشت. اگر بتوانیم به عنوان کانون نمایشنامه نویسان و مترجمین یک جریان فکری و فرهنگی را پیش ببریم و کنار هم دیگر باشیم، قطعاً می تواند اثرگذار باشد و در شرایطمان تغییری ایجاد کند. امیدوارم که بتوانیم موانع را رد کنیم و کنار هم تا آخر دوره بمانیم و دوره های بعدی را خیلی بهتر از این پیش ببریم. من تا هر جایی که هییت مدیره کانون لازم بداند کنار این کار هستم و به عنوان دبیر دوره کارم را انجام می دهم. هر روزی هم که لازم باشد، می توانم خیلی راحت کنار بروم و حداقل با این تصور دلخوشم که توانسته ام برنامه ای منظم را در یک فضای خوب طراحی و شروع کنم، تا دیگر دوستان بیایند و حتماً بهتر از من کار کنند و این مسیر را تا رسیدن به شکل ایده آلش ادامه دهند.

آیا «صدای نمایشنامه نویس» ساختار جشنواره ای و رقابتی است؟

این رویداد کاملاً غیررقابتی است. از همان ابتدا هم نظر کانون بر غیررقابتی بودن این رویداد بوده؛ اما نظر شخص من این است که واژه غیرفارسی «رپرتوار» نه کامل است و نه زیباست. از طرفی کلمه فارسی مناسب و درست چنین برنامه ای می شود «گاهَنبار» که شاید با سلایق نسل جوانمان خیلی همسو نباشد. به همین دلیل ما از همان ابتدا آن را به عنوان رویداد معرفی کردیم. جالب است که این بزرگ ترین رویداد نمایشی است. نویسندگان از کل کشور و برای تمام زمان سال شرکت خواهند داشت. وقتی از این زاویه به لحاظ آماری و کمی هم نگاه می کنیم، می بینیم که این بزرگ ترین جریان تیاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده است و باید برای استمرار و قوی تر شدنش تلاش جانانه کرد. ما در این مسیر حتماً منتقدینی خواهیم داشت که با نظراتشان کمک می کنند بهتر و قوی تر شویم. نظرات منتقدینی که برای کمک به بهترشدن و همراهی با ما، نقدمان می کنند همیشه مفید بوده. همه مان خوب می دانیم که شرایط شغلی ما بسیار شکننده ست. موقعیت اجتماعی و فرهنگی ما بسیار حساس است. ازاین رو به نظر من ماندمان در صحنه و تداوم و استمرار حضورمان، دقیقاً همان چیزی است که می تواند به مرور در تمام این شرایط تغییر ایجاد کند و ما را قوی تر کند.

در پایان از تمامی هنرمندان و عزیزانی که با اعتماد و همدلی شان به ما در کاری که می کنیم نیرو و امید می دهند و همچنین شما که فرصت این گفتگو را فراهم کردید بسیار سپاسگزارم و از خوانندگان شما دعوت می کنم با حضورشان در این رویداد خجسته و عزیز، به تداوم و استمرار آن کمک کنند.

5757

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "صدای نمایشنامه نویس بزرگ ترین رویداد تیاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده/ همه اصناف تیاتر به کمک آمده اند؛ تا مخاطبان در کنار ما باشند" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "صدای نمایشنامه نویس بزرگ ترین رویداد تیاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده/ همه اصناف تیاتر به کمک آمده اند؛ تا مخاطبان در کنار ما باشند"، کلیک کنید.